تحلیل جامعه‌شناختی رفتار مردم در انتخابات ریاست جمهوری
تحلیل جامعه‌شناختی رفتار مردم در انتخابات ریاست جمهوری
جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 10:15 | بازدید : 288 | نویسنده : شورای نویسندگان | ( نظرات )

 

 این نشان می‌دهد که سامان سیاسی ما شکل نگرفته است .تجزیه و تحلیل وضعیت کنونی پیام‌هایی هم به ما می‌دهد و این نشان می‌دهد وظیفه دولت جدید چه باید باشد. دولت جدید نباید امید داشته باشد که همیشه روی موج سوار شود. روح جامعه، کاملا پیش‌بینی ناپذیر است به ویژه که لج ملی هم به آن اضافه شده. باید فرایندها به سمتی برود که امکان پیش‌بینی‌پذیری در جامعه به وجود بیاید. اینگونه نباشد که با وجود نظرسنجی علمی هم در طول دو سه روز همه چیز زیرو رو بشود. کجای دنیا همچین چیزی می‌بینید. سونامی انتخاباتی در کشورهایی اتفاق می‌افتد که از سامان سیاسی ضعیفی برخوردار هستند. ما باید به آنسوی پیروزی هم نگاه کنیم که چه نابسامانی‌هایی را پیام می‌دهد.   
 
ناصر فکوهی: در هشت سال اخیرضرباتی به سیستم اجتماعی وارد شد که حتی انقلاب هم چنین ضرباتی را ایجاد نکرده بود
دکتر ناصر فکوهی با انتقاد نسبت به آنچه که شور و جشن سخنرانان نسبت به وضعیت بعد از انتخابات نامید،گفت: من از دوستان و حضار پوزش می‌خواهم چون صحبت‌های من جنبه نقد دارد. وظیفه جامعه‌شناس انتقاد است؛ حتی اگر بحث تحلیل انجام می‌دهد باید انتقادی باشد. دوستان به مطالب خوبی اشاره کردند اما این مطالب شاید بهتر بود قبل از انتخابات گفته می‌شد که احتمالا گفته شده و تاثیر هم گذاشته. تا جایی که می‌دانم قرار نیست الان کسی برود و رای بدهد. در واقع انتخابی در کار نیست که ما بگوییم چه کسی بهتر است و چه کسی بدتر. متاسفانه وقتی صحبت‌ها را می‌شنیدم این احساس شکل گرفت که شاهد یک جشن پیروزی هستم. منتها از لحاظ مناسکی چون من انسان‌شناس هستم جشن پیروزی معمولا یک جشن دوسویه است. یعنی تیپولوژی شکلی جشن پیروزی این است که یک سخنران شروع می‌کند به حرف زدن و معمولا در این میان جمعیت شروع می‌کند به کف زدن و هلهله کردن. نمونه‌هایش را در کنوانسیون‌های حزبی می‌توان دید که چنین چیزی رایج است. چیزی که این جشن پیروزی کم داشت این است که طرفِ دوم کف و سوت نمی‌زد. رسالت جامعه‌شناسی این نیست. در عین حال که با خیلی از سخنان دوستان موافق هستم خصوصا سخنان دکتر ربیعی، فکر می‌کنم نگاه سیاسی به قضیه شده بود. توجه کنید ما در دانشکده علوم سیاسی هستیم نه در دانشکده علوم‌سیاسی. یکی از نکاتی که در طول تمام این سال‌های حضور احمدی‌نژاد گفتیم این است که سیاست یا امر سیاسی یا چگونگی توزیع و انباشت و چرخش قدرت در جامعه محدود نمی‌شود به یک کیهان کوچکی به نام کنشگران رسمی سیاسی در حالی‌که اینجا صرفا به این پرداخته شد که اگر آقای ایکس می‌آمد فلان اتفاق می‌افتاد و ..... گفتمان سیاسی امر سیاسی را تقلیل می‌دهد به کنش کنشگران سیاسی. امروزه حتی در پیشرفته‌ترین سیستم‌های انتخاباتی بحثی که مطرح است این است که انتخابات در نهایت تقلیل یک سیستم واقعی کنش اجتماعی است که شکل فرایندی و پیوستاری و پراکنده دارد. حتی به شکلی غیرقابل مدیریت است. درواقع این لحظه و مکان انتخابات، تخیلی را می‌سازد که خودش را تعمیم می‌دهد به سیستم بزرگ چرخش قدرت در سیستم اجتماعی و بنابراین بر اساس این تخیل در بسیاری افراد این احساس وجود دارد که پیروزی انتخاباتی لزوما به معنی تغییر اجتماعی ست. تجربه تاریخی این را نشان می دهد که نه در کوتاه مدت و نه در دراز مدت لزوما تغییر در راس سیستم اجتماعی به معنی تغییر در خود سیستم اجتماعی سیاسی نیست. 16 سال پیش آقای جلائی‌پور سردبیر "جامعه" بود. من هم یک جامعه‌شناس جوان بودم. لطف داشتند به بنده و مصاحبه‌ای انجام دادند. عنوانش را " جامعه مدنی، آرمان خوش باوران" گذاشتم. چند ماه بعد از انتخابات آقای خاتمی بود. بحثم این بود تخیلی که با روی کار آمدن آقای خاتمی به وجود آمده به سرعت در سیستم اجتماعی تبدیل می‌شود به یک اتوپیایی که در آن امر انتخاباتی با امر سیاسی لزوما منطبق با هم باشند. در حالی که چنین چیزی نیست. بحث من این بود که زندگی کردن در جامعه مدنی بسیار سخت‌تر است از یک جامعه اتوریته. چون در جامعه مدنی افراد باید مسئولیت خودشان، رفتارشان و کنششان را بپذیرند و این برای مردم در سیستمی که چنین چیزی وجود ندارد عذاب‌آور اس. متاسفم که بعد از 16 سال حتی یک کلمه از آن مصاحبه را نمی‌توانم پس بگیرم.
 
ناصر فکوهی افزود: من فکر می‌کنم اتفاقی که در این انتخابات و قبل از آن افتاد پیروزی امر اجتماعی بر امر سیاسی است. امر اجتماعی آن چیزی که در یک جامعه موثر است و باعث می‌شود جامعه به به سمتی برود که کنش‌گرانش رضایت بیشتری داشته باشند. یعنی کنش در سطح روزمرگی و در شکل پیوستاریش. نه آن اتفاقی که در راس سیستم می‌افتد. امر سیاسی در مفهوم حکومتیش یعنی اتفاقاتی که در راس سیستم می‌افتد. چرا راس سیستم اینقدر مهم می‌شود؟ چون امر اجتماعی در ایران یعنی کنش عادی مردم و زندگی روزمره شان اینکه کجا می‌روند و معیشت‌شان چگونه تامین می‌شود به شکل کاملا مشخص و ریشه‌ای متصل شده است به امر سیاسی. در جامعه‌ ما پول‌درمانی- چیزی که در همه این سال‌ها شاهدش بوده‌ایم- تبدیل می‌شود به راه‌حلی که همیشه جواب‌گو است. نگاه کنید در سال‌های اخیر چه مشکلات عملی داشتیم و چگونه حل شده؟ وقتی که هوا آلوده می‌شود مردم را تعطیل می‌کنند. خب این پول‌درمانی ست. کشوری که پول نداشته باشه که بتواند هزینه یک تعطیلی رسمی را بدهد که میلیاردها تومان در روز است نمی‌تواند مردم را تعطیل کند به این دلیل که هوا آلوده است. مکزیک از نظر آلودگی هوا وضعیتش از ما خیلی بدتر است ولی نمی‌تواند مردم را تعطیل کند. سیستم پول‌درمانی به شکل گسترده‌ای بخصوص در سال‌های اخیر به کار رفت. به نظر من شکست امر سیاسی در اینجا خودش را نشان داد که بخصوص در چهار سال اخیر تا آخرین حد پیش رفت. یعنی نفی نخبگان؛ نفی علوم‌انسانی و نفی انتقاد، اجتماعی و انقلاب؛ نفی دیدگاه‌های عمیق به مسائل؛ نفی نیاز به برنامه‌ریزی و متخصص؛ نفی باور به اینکه یک سیستم بزرگ اجتماعی را می‌شود صرفا بر اساس روابط و کنش‌هایی اداره کرد که مثلا در ابتدای قرن بیستم اعمال می‌شد. تمام این‌ها به شکل کاملی به اجرا گذاشته شد اسمش هم گذاشته شد پوپولیسم اما پوپولیسم با این تفاوت خیلی زیادی دارد. پوپولیسم آن چیزی است که ما در امریکای لاتین می‌بینیم. آنچه اینجا اتفاق افتاد یک پوپولیسم قاجاری بود. نتیجه این شد که ضرباتی به سیستم اجتماعی وارد شد که حتی انقلاب هم چنین ضرباتی را ایجاد نکرده بود. یک انفجار بزرگ اتفاق افتاد. وقتی انقلاب شد سازمان برنامه از بین نرفت در حالی که در چهار سال گذشته سازمان برنامه از بین رفت. شورای پول و بانک را کنار گذاشتند، صندوق ذخیره ارزی که یکی از بزرگ ترین برنامه‌ریزی‌های مهمی بود که در دوره آقای خاتمی انجام شد، نابود شد. به نظر من همه این‌ها یک نوع واکنش کاملا عقلانی ایجاد کرد هم در فضای سیاسی و هم در مردم.
 
فکر نمی‌کنم برنده این انتخابات آقای روحانی باشد
 
دکتر فکوهی با بیان اینکه فکر نمی‌کنم برنده این انتخابات آقای روحانی باشد گفت: من فکر می کنم برنده این انتخابات هر هشت کاندیدا هستند. برای اینکه هر هشت کاندیدا مخالف مسائلی بودند که اتفاق افتاده بود. حالا بعضی بیشتر و بعضی خیلی کمتر. بعضی از روی انتقاد واقعی و بعضی به دلیل اینکه نمی‌توانستند جور دیگری مساول را مطرح کنند. من در جایی ندیدم که یکی از این کاندیداها از کارهایی که در این چهار سال اخیر انجام شده دفاع کند. من اصلا فکر نمی کنم کسانی که رفتند رای دادن توهمی داشتند نسبت به هیچ یک از کاندیداها. جامعه ما امروز را با بیشتر از پنج شش میلیون دانشجو که اکنون در دانشگاه هستند و چندین تازه فارغ‌التحصیل شده، با یک سرمایه اجتماعی بالا و با این نسبت شهرنشینی بالای 70 درصد، با این همه دانشگاه که در سطح کشور وجود دارد، نمی‌توان با یک سری گفتمان‌های سیاسی سطحی وادار کرد که آن کنش‌های اجتماعی را انجام بدهد که ما می‌خواهیم. این جامعه حتی اگر نتواند بیان کند که چرا دارد یک نوع کنش خاص را انجام می‌دهد با سیستم شناختی خودش می‌رود به سمت اینکه عقلانیت را درست کند. جامعه ما نه تنها امروز و بلکه چهار سال و هشت سال پیش هم عقلانیت می‌خواست. چیزی عوض نشده. چیزی که عوض شده این است که خوشبختانه سیستم سیاسی-تبریک می‌گم به آقای روحانی- این را درک کرده که با یک جامعه بیش از 70 میلیونی که در آن 60 و 70 درصد مردم زیر 30 و 40 سال سن دارند و با جامعه‌ای که به شدت دانشگاه و سرمایه فرهنگی و اجتماعی، در آن رشد کرده نمی‌شود مانند یک سیستم در اواخر دوره قاجار، رفتار کرد. من معتقدم که وظیفه انجمن جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسان، متفکران و دانشجویان این است که اگر فضای بهتری برای نقد به وجود آمده، نقد کنند، اگر فضای بهتری برای بحث پیش آمده بحث کنند؛ چون یک قدرت سیاسی ظهور کرده که معتقد است با مخالفانش برخورد امنیتی نمی‌کند.ما هم امیدواریم اینگونه باشد. باید از همین امرزو این قدرت سیاسی نقد شود. این چیزی است که جامعه به آن نیاز دارد. دولت در یکی دو ماه آینده می‌خواهد وزرایش را مشخص کند. در اینجا یک انتخاب سیاسی وجود دارد آیا دولت این کار را بر اساس سیاست‌های درون خرده‌جهان سیاسی انجام می‌دهد یا براساس نیازهای جامعه؟ من ابدا طرفدار رادیکالیزم نیستم؛ طرفدار حداکثرخواهی نیستم؛ ابدا طرفدار عجله و اتوپیسم و ...هم نیستم ولی معتقدم از همین قدم اول باید انتخاب‌ها درست باشد. دوستانی که ارتباط دارند پیام ما را برسانند. این ا نتخاب‌ها مشخص خواهد کرد که فرضا کسی که در راس وزارت علوم قرار می‌گیرد چه میزان با توجه به شغلش انتخاب شده و چه میزان، انتخابی سیاسی بوده است. من شخصا در چهار سال گذشته زیر فشار نبودم اما بسیاری از افراد زیر فشار بودند. دوستان ما در انجمن جامعه‌شناسی در زندان هستند به دلایل واهی؛ به دلیل دغدغه داشتن برای این کشور؛ برای اینکه می‌خواستندبرای این جامعه کاری بکنند. اینها کسانی نبودند که بخواهند کشور را ترک کنند؛ ضد نظام نبودند؛ کسانی بودند که به این کشور، این نظام و این مردم اعتقاد داشتند ولی متاسفانه بدون قدرشناسی زیر فشار قرار گرفتند. معتقدم که از این شانس باید استفاده کرد. اشتباه بزرگ این است که تصور کنیم چون راس قدرت سیاسی عوض شده بنابراین قدرتی که جایگزین شده می‌تواند هرکاری دلش می‌خواهد انجام دهد. امروز که به هر تقدیر بعد از این فرایند فضا باز شده باید از این فضا استفاده کنیم. وظیفه ما تحلیل کردن نیست بلکه نقد کردن است. اینکه بگوییم چه چیزی خوب کار نمی‌کند و چه چیزی باید بهتر شود. کجای جامعه مسئله دارد. این‌ها وظیفه علوم‌اجتماعی است. علوم اجتماعی وظیفه ندارد از چیزهایی که خوب کار می‌کند دفاع کند که اگر این کار را بکند به نظر من به ذات خودش خیانت کرده و همه ما اعتقاد داریم که نباید این کار را کرد. دوستانی که صحبت کردن هم جزو کسانی بوده‌اند که بیشترین انتقاد را در تمام این سال‌ها نسبت به وضعیت موجود انجام داده‌اند.
دکتر قانعی‌راد در پاسخ به سخنان دکتر فکوهی گفت: این نشست تا حدی جامعه‌شناسی سیاسی است بنابراین ناچار است به مباحث سیاسی هم بپردازد. من فکر می‌کنم در یک نگاه کلی دکتر فکوهی حرف متفاوتی با دوستان نزد. روی تاثیرکنش‌گران تاکید کرد و اینکه که نباید تحول و امر سیاسی را به کنش‌گران رسمی محدود کرد ولی با توجه به شرایطی که جامعه ما داشت خود ایشان هم به مواردی اشاره کرد همانطور که بقیه دوستان اشاره کردند که کنش‌گری اخیر در فقدان ساختارهای اجتماعی شکل گرفت و در شرایطی که جامعه به جای سامان سیاسی دارای یک ژله سیاسی است که این ژله انعطاف‌پذیراست و نوعی سیالیت در خود دارد. در این شرایط است که معمولا کنش گران نقش بیشتری بر عهده می‌گیرند ولی همان طور که دکتر ربیعی گفت این چیز خوشایندی نیست. در واقع بحث دوستان بایک نوع تحلیل انتقادی هم همراه بود.
 
سعید معیدفر: در انتخابات اخیر به هیچ وجه زمینه‌های جنبشی وجود نداشت
 
آخرین سخنران این نشست گفت: همه دوستان این جمع، تحلیل‌های بسیار جدی دارند. صحبت‌هایی که ما می‌کنیم فرصتی است که چالش ذهنی در ارتباط با آنچه که در جریان است ایجاد شود تا به صورتی عقلایی‌تر به سراغ تحلیل واقعیت اجتماعی برویم. یادمان نرود که ما تا دقایق اعلام آراء با تردید زندگی کردیم و اصلا لحظه آخر که اعلام شد آقای روحانی برنده شده چندان امیدی نداشتیم نه به خاطر کنش مردم بلکه به خاطر کنش حکومت. در واقع آن چیزی که این میان اتفاق افتاده رفتار حکومت و نیز رفتار گروه‌های سیاسی است که نیاز به بررسی و تحلیل دارد که در واقع حالتی گسسته دارد. البته من خیلی خوشبینانه نگاه نمی‌کنم که بعد از این حکومت فضا را باز می‌کند؛‌ در معادلات حکومتی مواردی وجود دارد که نهایتا مسائل را به این سمت کشانده است. در واقع مردم توانستند از این فرصت استفاده کنند و این وضعیت را رقم بزنند. بنابراین خیلی مهم است که در خود حکومت و گروه‌های سیاسی که بسیار گسسته است و خود همین امر که باعث پیش‌بینی‌ناپذیر شدن اتفاقات می‌شود. مردم همچنان طالب تغییر هستند اما متاسفانه به دلیل گسست‌هایی که در حکومت و گرو‌ه‌های سیاسی وجود دارد شاهد اتفاقات عجیب و غریب هستیم. از سال 76 که مردم به این نتیجه رسیدند که می‌توانند یک رابطه تعاملی با حکومت داشته باشند و خصوصا در یک اقدام انتخاباتی که تردید داشتند وارد شدند و نتیجه گرفتند؛ امیدوار شدند که جامعه را به تدریج در این تعامل از این وضعیت خارج کنند. اما به هر حال همان یکی دو سال اول اتفاقاتی افتاد و نهایتا دوباره فشارها ،‌اجبارها، ‌الزام‌ها و نهایتا نادیده گرفتن مردم اتفاق افتاد و چیزی که باعث شد یک نوع رفتار عاطفی در میان طبقه متوسط و نخبگان اجتماعی ایجاد شود. اتفاقی که در سال 88 افتاد این بود که طبقه متوسط و همین دانشجویان که در خلا احزاب و نهادهای مدنی و سیاسی که متاسفانه فرصت برساختن آنها را نداشتیم توانستند به عنوان حاملان مهم این جریان کارگزاری مهمی داشته باشند. متاسفانه حوادث سال 88 باعث شد که یکباره این طبقه متوسط دچار یک نوع رفتار هیجانی شود و مجددا قهر بکند و فاصله بگیرد و نهایتا حکومت، جای آنها را پر بکند. یعنی عملا حکومت با کنار رفتن طبقه متوسط به عنوان قشر میانی جامعه، مستقیما با توده ارتباط گرفت. طبیعی است که در چنین پیوندی است که آقای احمدی نژاد به دنیا می‌آید و نتیجه‌ای که در بردارد این است که پس از چهار سال، طبقه پایین جامعه می‌بیند که چگونه فریب خورده است. به یاد داریم که بسیاری افراد معمولی چقدر خوشحال بودند ولی دیگران چقدر ناراحت و نگران بودند از اینکه چه اتفاقاتی قرار است به سر جامعه بیاید. بعد از چهار سال این خودآگاهی در بن طبقات پایین جامعه هم ایجاد شده . سال 88 که جامعه برای گذار جدی از این وضعیت، موقعیت مناسبی را فراهم کرد این رفتار حکومت بود که عملا مانع جدی و بی‌اعتمادی شدیدی ایجاد کرد و امید را از بین برد. منتها خوشبختانه رفتاری که پس از انتخابات انجام شد زیبایی‌هایی داشت چه حضور و چه غیاب مردم صوصا طبقه متوسط شهری. جمعیتی که در تهران به خیابان آمد به شدت رفتار عقلانی و نه هیجانی از خودش نشان داد و این ادامه پیدا می‌کند تا زمانی که حکومت تصمیم می گیرد قاطعانه و به هیچ وجه امکان حضور ندهد. نه در خیابان و نه در سایت‌ها و هیچ جا. همه فرصت‌ها را گرفت. در انتخابات 92 مردم با اینکه برای تحول رفتار عقلانی داشتند اما در عین حال می‌دانستند موانع جدی وجود دارد. فضای انتخابات را چند ماه قبل از آن و حتی در روز انتخابات ببینید. یک فضای مرده ای است فقط تلویزیون است که مانور می‌‌دهد. در شهر نشاط و شور و فرایند انتخاباتی وجود ندارد و جالب این است که با وجود همه این نبودها اتفاق بسیار زیبایی می‌افتد. من بحث سازه‌گرایی را در مقولات دیگر به کار می بردم؛ ایرانی‌ها فرصت طلبند اتفاقا فرصت‌طلبی چیزی بسیار خوبی ست با توجه به اینکه جامعه ما در دوره مدرن که قرار گرفت متاسفانه امکان اینکه بتواند در یک چارچوب تعریف شده، معین، قانونی و هنجاری رفتار بکند وجود نداشته و اساسا آنچه به عنوان قانون و هنجا ر و ...وجود داشته، جهت‌گیری حکومت یا یک گروه سیاسی بوده ایرانی‌ها در همه جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمدتا برای حل مسائل زندگی خودشان تلاش می‌کردند. به هر حال مردم می‌خواهند زندگی کنند. حیات داشته باشند. خوشحال باشند و اطلاعات داشته باشند. آن جنبه‌های آرمان‌گرایانه را نمی‌خواهند ولی متاسفانه الان امر سیاسی جلوی آن‌ها را گرفته و محدود کرد است. بنابراین اینها از هر فرصتی استفاده می‌کنند. به عنون مثال در ترافیک شهری نگاه کنید. به محض اینکه گیرهایی پیش می‌آید افراد به صورت فردی تلاش می‌کنند که وقتی فضایی ایجاد می‌شود از آن موقعیت خارج بشوند.
 
 دکتر معیدفر افزود: من در این انتخابات به هیچ وجه زمینه‌های جنبشی نمی‌بینم که بتوان گفت یک جنبش اجتماعی شکل گرفته بود. در ست است که در سال 88 جنبشی شکل گرفت و استمرار داشت اما هیجانی نبود بلکه مترصد فرصت بود. در آن سال اگر به عنوان مثال سایت‌ها را می‌بستند به فضای دیگری روی می‌آوردند.
 
در این دوره مردم به هر شکلی تلاش می‌کردند. در روزهای آخر بود که با کدهایی که به دست آمد احساس کردند می‌توانند کارگزاری بکنند. کدهایی که از سوی رهبران جامعه ارائه شد؛ کد تعدد اصولگرایان و اینکه امکان تحول وجود ندارد. با همه این احوال من هنوز به آمارهای این دوره اعتماد ندارم . تردیدها باید در آینده برطرف شود. به هر حال اگر دقت کنید می بینید بخش زیادی از مردم در انتخابات شرکت نکردند. همچنان تردیدهای آنها باقی مانده است. همانطور که دوستان اشاره کردند ما باید با بیم و امید به وضعیت ایجاد شده بنگریم و اتفاقات آتی تا حد زیادی تحت تاثیر رفتار حکومت و گروه های سیاسی ماست. نگرانی‌های عمومی و بی‌اعتمادی عمومی همچنان وجود دارد. هنوز خیلی مشکلات و گرفتاری داریم. بسیاری از گرفتاری‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما ناشی از همین شرایط ناجور ، سرمایه اجتماعیِ از بین رفته و فقدان نهادهای مدنی است. بنابراین باید تلاس بکنیم سمت و سوی تغییرات با عقلانیتی که در جامعه دیده می‌شود در حکومت هم ایجاد شود تا روند معمولی جامعه به خوبی طی شود. البته واکنش جامعه را نباید صرفا در یک بحث و قالب دید. اگر آمارهای تفکیکی را ببینیم که البته هنوز منتشر نشده و نمی‌دانم چه زمانی اراده می‌کنند منتشر کنند، با این حال یک تفاوت جدی بین استان‌های توسعه یافته و کمتر توسعه‌یافته وجودد دارد و آن این است که هرچه به استان های توسعه‌یافته نزدیک تر می‌شویم می‌بینیم که پراکندگی آرا بیشتر است و در استان‌های محروم‌تر، پراکندگی کمتری وجود دارد به دلیل اینکه جنبه‌های هیجانی رای دادن در این مناطق خیلی بیشتر بوده است
 
*تهیه و تنظیم گزارش
 

موضوعات مرتبط: جامعه شناسی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست





می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 59
:: کل نظرات : 8

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 50
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 50
:: بازدید ماه : 229
:: بازدید سال : 428
:: بازدید کلی : 88842